منتظریه مظلوم راهت ادامه دارد حتی اگر دیکتاتور بر ما گلوله بارد
۹/۰۹/۱۳۸۸

ادامه انتقاد شدید مخالفان از عملکرد بسیج




آیت الله حسینعلی منتظری با انتقاد از عملکرد بسیج در ضرب و شتم مخالفان در حوادث پس از انتخابات گفته است که فلسفه تشکیل این گروه، بسیج "در راه شیطان" نبوده است.
این دومین بار طی یک هفته اخیر است که چهره های ممتاز مخالفان دولت در ایران، همزمان با هفته بسیج، به انتقاد شدید از عملکرد این نیرو پرداخته اند.
هرچند بسیاری از ناراضیان سیاسی در ایران نیروی بسیج را همواره ابزاری برای سرکوب آزادی های اجتماعی و حتی مخالفان دانسته اند، اما اظهارات تازه میرحسین موسوی و آیت الله منتظری این انتقادات را به سطح تازه ای ارتقا می دهد.
آیت الله منتظری از مراجع شیعه قم روز شنبه همزمان با عید سعید قربان در این باره اظهار نظر کرده است که روز یکشنبه در پایگاه اینترنتی او منتشر شد.
او با خشن توصیف کردن برخورد نیروهای امنیتی و نظامی از جمله بسیج با مردم در حوادث پس از انتخابات این برخوردها را "خلاف شرع و قانون" دانست و گفت: "فلسفه تشکیل بسیج، بسیج در راه خداست نه در راه شیطان".
او خطاب به حکومت گفت: "چرا مردم را کتک می زنید؟ چون حرفتان را قبول ندارند؟" و افزود که "ضاربان علاوه بر این که خلاف شرع" عمل کرده اند باید دیه هم بپردازند.
به علاوه او گفت که برخی از این نیروها برای شنیدن "یک احسنت" مردم را کتک زده اند و افزود: "آیا این بدبختی نیست که انسان برای دنیای دیگران به جهنم برود؟".
نیروی بسیج در سرکوب ناآرامی ها و اعتراضات پس از انتخابات نقش عمده ای داشت و مخالفان معتقدند که تعدادی از قتل ها در اثر تیراندازی نیروهای بسیجی از درون مساجد و پایگاه بسیج بوده است.
دولت می گوید اگر چنین حادثه ای روی داده باشد نیز حرکتی دفاعی بوده است چرا که معترضان به پایگاه های بسیج "حمله" کردند.
البته سرتیپ حسين همدانی، فرمانده سپاه محمد رسول‌الله تهران بزرگ روز یکشنبه به خبرگزاری مهر گفت که "12 نفر که با پوشیدن لباس بسیج خود را در جریان حوادث پس از انتخابات بسیجی معرفی کرده بودند، بازداشت شده اند."
او در مورد تیراندازی های صورت گرفته در جریانات پس از انتخابات که گفته می شود برخی از این تیراندازی ها از پایگاههای بسیج بوده است گفت: "آنچه مسلم است برخی افراد در قالب عوامل نفوذی در این خصوص دخیل بوده اند که پرونده آنها در محاکم قضایی در حال بررسی است."
معترضان به نتایج انتخابات ریاست جمهوری 22 خرداد نیز در تظاهرات های متعدد با شعارهایی خشم خود را از رفتار بسیج نشان داده اند و آن را "مزدور" خوانده اند.
میرحسین موسوی، روز چهارم آذر ماه و در آستانه سالروز تأسیس بسیج مستضعفان، در مورد تبدیل شدن بسیج به "ماشین سرکوب" حکومتگران هشدار داد و نوشت: "نسل جدیدی که ‘بسیجی’ نامیده می شود، امروز در بوته تاریک ترین شبهه ها و فتنه ها قرار دارد. آیا این نسل جدید شبیه به کسانی هستند که جنگ جمل را در رکاب امیر مومنان مبارزه کردند، یا این قیاس ها واهی است و کسانی که این گونه قیاس می کنند بسیج را ماشینی سرکوبگر می خواهند برای زدن و گرفتن و آزار و حتی قتل انسان هایی که تنها جرمشان دعوت به دادگری است"؟
اما آیت الله علی خامنه ای هفته گذشته در مراسم روز بسیج اهمیت این نیرو برای حکومت تحت امر خود را چنین بیان کرد: "تا هنگامی که بسیج است، هیچ تهدیدی متوجه نظام اسلامی نخواهد شد و این موضوع، یک رکن اساسی است."

دادگاه بهمن احمدی امویی، از روزنامه نگاران بازداشت شده پس از انتخابات ریاست جمهوری ایران، ۲۱ آذر برگزار می شود.
ژیلا بنی یعقوب، همسر آقای احمدی امویی که خود روزنامه نگار است با تایید این خبر از انتقال مجدد او به زندان انفرادی خبر داده است.

خانم بنی یعقوب که با بی بی سی صحبت می کرد علت انتقال همسرش از یکی از بندهای عمومی زندان اوین به زندان انفرادی را اعتراض به شرایط زندان عنوان کرد.ژیلا بنی یعقوب به نقل از سایر زندانیان هم بند با آقای احمدی امویی گفت: "بهمن را به علت اعتراض به شرایط نامناسب بند ۳۵۰ به انفرادی منتقل کردند."
به گفته خانم بنی یعقوب، بهمن احمدی امویی بیشتر از ده روز است با خانواده اش تماس نداشته است.
خانم بنی یعقوب گفت برای دیدار با دادستان تهران درخواست داده و چون جوابی نشنیده خواستار دیدار با همسرش شده که این درخواست هم رد شده است.
آقای احمدی امویی یک هفته پس از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری ایران به همراه همسرش بازداشت شد و همچنان در زندان به سر می برد.خانم بنی یعقوب پس از دو ماه بازداشت آزاد شد.
زمان اندک...
ژیلا بنی یعقوب با اشاره به برگزاری دادگاه همسرش در ۲۱ آذر در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب، از اتهام او اظهار بی اطلاعی کرد.
به گفته خانم بنی یعقوب، وکیل بهمن احمدی امویی قرار است این هفته به دادگاه مراجعه کند تا برای نخستین بار پرونده او را پس از پنج ماه بازداشت مطالعه کند.خانم بنی یعقوب همچنین از این که همسرش تا فرصت باقی مانده تا برگزاری دادگاه امکان مشورت با وکیل و خانواده اش را ندارد، ابراز نگرانی کرد.
او گفت: "این برای ما باعث تاسف است که در حالی که زمان بسیار اندکی به برگزاری دادگاه بهمن باقی مانده، او همچنان در انفرادی است. در حالی که باید در این زمان با وکیلش در تماس باشد."

تغییرات چشم گیر...

در این چند ماه اخیر اتفاقات مهمی رخ داد که باعث شد تعدادی از شخصیت های کشور از چیزی که قبلا بودند، خواسته و ناخواسته تبدیل به چیزی بشوند که نبودند.

سید محمد خاتمی: یک فیلسوف اصلاح طلب که همه بخاطر او به موسوی رای دادند، تبدیل شد به یک فیلسوف اصلاح طلب که همه بخاطر موسوی دوستش دارند.
مهدی کروبی: یک نامزد لر شجاع که اصلاح طلب بود، تبدیل شد به رئیس دیده بان حقوق بشر و رئیس سازمان زنان ایران و پس از انتخابات در شلوغی خیابانها گم شد.
محسن رضایی: یک سردار متخصص استراتژی و کارشناس فدرالیسم که در عرض 24 ساعت تبدیل به قهرمان ملی شد و آنچنان مورد توجه قرار گرفت که یادش رفت قبل از انتخابات انصراف بدهد، در نتیجه بعد از انتخابات از قهرمانی ملی اعلام انصراف کرده و سالم به پایگاه خود بازگشت.
محمود احمدی نژاد: یک قهرمان بین المللی در عرصه خارجی و یک رئیس جمهور بدنام بی عرضه در عرصه داخلی که در عرض یک هفته تبدیل به یک جنایتکار جنگی در عرصه جهانی و یک کودتاچی بدنام بی عرضه دروغگو در عرصه داخلی شد.
اکبر هاشمی رفسنجانی: یک سوپرمن که قرار بود وارد اتاقش بشود و کت و شلوارش را دربیاورد و به نجات همه بپردازد، وی وارد اتاق شد و هنوز از آن خارج نشده است.
اکبر ناطق نوری: یک رئیس دفتر رهبری که از سوی یک نامزد محبوب رهبری متهم به فساد مالی شد. وی از آن تاریخ از خانه خارج شده و هنوز مراجعه نکرده است.
علی لاریجانی: شخصیت هشتم حکومت جمهوری اسلامی که به دلیل حذف نابهنگام پنج شخصیت دیگر، تبدیل به شخصیت سوم حکومت شد. وی در حالی که داشت می دوید از همه تندروها عقب ماند و به مدت یک هفته تبدیل به یک شخصیت میانه رو شد.
محمد علی ابطحی: یک شخصیت روحانی اینترنتی دوست داشتنی میانه رو و معتدل که به دلیل انقلابیگری دیگران دستگیر و از صحنه مبارزات دیلیت شد.
عطاء الله مهاجرانی: راست ترین نیروی اپوزیسیون در طول تاریخ که قرار بود چپ ترین نیروی پوزیسیون بعدی بشود، ولی در اثر یک تصادف نابهنگام تبدیل به رهبر معترضین شد.
شیرین عبادی: مهم ترین شخصیت بین المللی ایرانی که اخیرا متوجه شده است انتخاباتی در ایران صورت گرفته است.
محسن مخملباف: یک فیلمساز معتبر بین المللی که بیست سال از سیاست جدا شد ، روزی یک سال عقب ماندگی اش را جبران می کند.
غلامحسین کرباسچی: یک شهردار اسبق که ده سال مشغول زیباسازی شهر تهران بود و بشکلی موفقیت آمیز همین پروژه زیباسازی را در مورد شیخ اصلاحات انجام داد و او را از یک کوهستان بی آب و علف تبدیل به یک چشم انداز دیدنی کرده و مجددا به همین اتهام زندانی شد.
صادق محصولی: یک وزیر میلیاردر که به دلیل عدم آشنایی با مقدمات ریاضیات حاصل جمع اعداد را قبل از انجام چهار عمل اصلی به عنوان نتیجه انتخابات اعلام کرد. او ترجیح داد به جای چهار عمل اصلی ریاضی( منها، جمع، ضرب و تقسیم) از چهار عمل اصلی فیزیکی( زدن، انداختن، سقوط و شتاب دادن) استفاده کند.
فاطمه رجبی: همسر سخنگوی دولت که تا یک ماه قبل کسانی را که به طرف صاحبش حمله می کردند گاز می گرفت، وی در ماه گذشته اصولا گاز می گیرد، دلیل خاصی هم ندارد.
میرحسین موسوی: یک نخست وزیر سابق که بیست سال نقاشی می کرد و حرف نزد، نزد، نزد، نزد، نزد، نزد، اممممما حالا که آمد حرف بزند، آی زد!!!!
سید علی خامنه ای: یک رهبر متوسط و معمولی که هیچ وقت نه خیلی چپ زده بود نه خیلی راست، نه خیلی کند رفته بود، نه خیلی تند، نه خیلی مورد توجه بود، نه خیلی مورد بی احترامی، و سرانجام تصمیم گرفت حرف آخرش را بزند، اما دستپاچه شد و آخرین حرفش را زد.
حزب الله: گروهی از آدمهایی که پیراهنشان را روی شلوارشان می انداختند و به مردم اخم می کردند، سرانجام آنان دست شان را زیر پیراهن شان بردند و اسلحه های شان را کشیدند.
مردم ایران: هفتاد میلیون نفر که سی سال بود رفته بودند توی خانه و بیرون نمی آمدند، حالا ماه ها است که از خانه بیرون آمدند و دیگر توی خانه نمی روند.

چه کسی ندا را کشت؟...

روزنامه سپاه: بی بی سی به اوباش پول داد و ندا را کشت.
سفیر ایران در مکزیک: سازمان سیا ندا را کشت.
خبرگزاری رسمی ایرنا: تک تیرانداز منافقین ندا را کشتند.
امام جمعه تهران: خود اغتشاشگران ندا را کشتند.
پزشک ندا: بسیجی ای که ندا را کشت دستگیر شد و کارتش موجود است.

نتیجه گیری: یک بسیجی تک تیرانداز نفوذی منافقین که دست به اغتشاش زده بود و جزو اوباش به شمار می آمد، از بی بی سی که توسط سیا اداره می شود، پول گرفت و بعد از کشتن او کارتش را به یکی از افرادی که در خیابان بودند داد و فرار کرد.

زهرا نورد سومین متفکرسال 2009


مجله بین‌المللی فارین پالیسی(Foreign Policy)، زهرا رهنورد همسر میرحسین موسوی را به عنوان نفر سوم در فهرست صد متفکر برتر جهان در سال ۲۰۰۹ انتخاب کرد.


این ماهنامه آمریکایى در شماره ماه دسامبر خود فهرست یکصد متفکر برتر جهان را در سال ۲۰۰۹ منتشر کرده است که در این فهرست نام زهرا رهنورد در رده سوم به چشم مى‌خورد.
بن برنانکی، رییس بانک مرکزى آمریکا و باراک اوباما، رییس جمهور این کشور در رده‌هاى اول و دوم برترین متفکران جهان در سال ۲۰۰۹ قرار گرفته‌اند.بیل کلینتون در رتبه ششم،و بیل گیتس در رتبه دوازدهم این فهرست قرار گرفته اند و عبدالکریم سروش نیز در رتبه چهل و پنجم به عنوان متفکر برتر سال 2009 معرفی شده اسست.
فارین پالیسى از زهرا رهنورد به عنوان "مغز متفکر انقلاب سبز ایران" نام برده و به نقش برجسته وى در هدایت مبارزات انتخاباتى همسرش میرحسین موسوى هم اشاره کرده و همچنین تصویرى از خانم رهنورد در کنار تصاویر سایر شخصیت‌هاى تاثیرگذار در سال ۲۰۰۹ روى جلد آخرین شماره این ماهنامه به چشم مى‌خورد.
مجله"سیاست خارجی" از زهرا رهنورد و دیگر افرادی که به عنوان"متفکران برتر" سال 2009 برگزیده به عنوان متفکرانی نامبرده که با افکار خود جهان را در سال ۲۰۰۹ میلادی شکل داده‌اند.دوماهنامه سیاست خارجی که اکنون توسط موسسه واشینگتن پست در آمریکا منتشر می‌شود، در سال ۱۹۷۰ توسط ساموئل هانتینگتون و وارن دمیان مانشل تاسیس شد.
محمود احمدی‌نژاد در جریان یک مناظره انتخاباتی با میرحسین موسوی که به طور زنده از تلویزیون ایران پخش شد، کاغذی را به سوی رقیبش گرفت و تلاش کرد مدرک دکترای زهرا رهنورد را غیرقانونی بخواند.زهرا رهنورد پس از این مناظره که میلیون‌ها نفر آن را تماشا کردند، در یک کنفرانس خبری احمدی‌نژاد را دروغگو خواند.فارین پالیسى با اشاره به زیر سوال بردن اصالت مدارک تحصیلى زهرا رهنورد توسط محمود احمدى‌نژاد در مناظره تلویزیونى با میرحسین موسوى و واکنش خانم رهنورد به اظهارات احمدی نژاد نوشته حملات رهنورد به احمدى‌نژاد جان تازه‌اى به اپوزیسیون و مخالفان دولت بخشید.
ماهنامه فارین پالیسى در بخشی از گزارش خود به تاریخچه مبارزات و فعالیت‌هاى همسر میرحسین موسوى در سال های پیش و پس از انقلاب اسلامى اشاره کرده و نوشته"وى در راستاى تلاش‌هایش براى حقوق زنان در ایران به عنوان رییس دانشگاه الزهرا از شیرین عبادى براى سخنرانى در این دانشگاه دعوت کرده بود."

در بخش دیگرى از گزارش این ماهنامه آمریکایى درباره زهرا رهنورد با اشاره به نقش برجسته وى در مبارزات انتخاباتى میر حسین موسوى آمده است، روى کار آمدن موسوى مى‌توانست به تقویت دمکراسى و حقوق زنان در ایران منجر شود.

علاوه بر زهرا رهنورد، نام عبدالکریم سروش، فیلسوف دگراندیش ایرانى نیز در میان یکصد متفکر برجسته جهان در سال ۲۰۰۹ به چشم مى‌خورد که از سوى فارین پالیسى در رده ۴۵ جاى داده شده است.
فارین پالیسى در باره علت انتخاب سروش نوشته است، این استاد پیشین فلسفه دانشگاه تهران احتمالاً بیش از هر کس دیگرى براى سازگار ساختن اسلام با دمکراسى کوشیده و تفسیر سنتى روحانیان حاکم بر ایران از اسلام را به چالش کشیده است.
۹/۰۸/۱۳۸۸

پوستر های 16 آذر












سه شنبه، ۳ آذر، ۱۳۸۸
در پي احضار و بازداشت سه تن از دانشجويان دانشگاه بين المللي قزوين، دانشجويان اين دانشگاه امروز در اعتراض به بازداشت همكلاسي هايشان دست به تجمع و اعتصاب غذا زدند.



به گزارش خبرنامه اميركبير با گذشت يك روز و بي خبري مطلق از وضعيت فرهاد فتحي، پيام حيدر قزويني و سعيد سكاكيان 3 دانشجوي دانشگاه بين المللي قزوين، دانشجويان اين دانشگاه كه از آزادي هم كلاسي هاي خود نا اميد شده بودند از ساعت 11:30 صبح امروز اقدام به اعتصاب غذا و تحصن در سكوت كردند. ولی فشارها و تهدید های وارده به چند تن از دانشجويان از سوی وزارت نيروهاي امنيتي، باعث شد که دانشجویان در حمایت از دانشجویان و تمامی زندانیان سیاسی شروع به سر دادن شعار کنند .



پیگیری های مدام برخی از دانشجویان و رایزنی هایشان با ریاست و مسئولین دانشگاه به هیچ جایی نرسید . دکتر آل بویه ریاست دانشگاه بین المللی قزوین عملا از وظیفه ی خود که امنیت دانشجویان و فضای آرام است شانه خالی کرد و مسئولین دیگر نیز با جواب ندادن تلفن همراه خود و یا جواب های بی ربط سعی در سلب مسئولیت از خود داشتند . این در حالی است که یکی از مسئولین دانشگاه با بی شرمی اعلام کرد :" تحصن بی فایده است، آنها تا دو ماه دیگر بیرون نمی آیند در حالی که من معتقدم باید اعدام بشوند ". محیط دانشگاه باز فضایی امنیتی را تجربه می کند و با حضور نیروهای امنیتی و رژه رفتنشان سعی در ایجاد رعب و وحشت داشتند و با تهدید های تلفنی سعی در تضعیف روحیه و تضعیف استقامت و پایداری داشتند . این در حالی است که نیروهای امنیتی وابسته به دولت در سلف دانشگاه برای بر هم زدن اعتصاب طرح ایتام راه انداختند و با پیشنهاد نرخ های بالا سعی در بر هم زدن اعتصاب داشتند.



مراجع قضایی هم در پاسخ به خانواده های دانشجویان در بند اظهار بی اطلاعی می کنند. خانواده یکی از دانشجویان در بند در این رابطه گفت :" دادسرا اظهار بی اطلاعی می کند و ستاد خبری اطلاعات توصیه کرده است در فکر سند باشند ."









این تحصن همچنان با وجود سردی بیش از حد هوا در مسجد دانشگاه ادامه دارد

انتخابات اخیر ریاست جمهوری ایران و وقایع و اعتراضات خیابانی پس از آن به عنوان یکی از 10 رخداد اینترنتی در قرن جدید شناخته شد.
به گزارش عصر ایران، آکادمی بین المللی هنرهای دیجیتالی با ارایه لیستی از 10 رخداد اینترنتی قرن 21 ، انتخابات ریاست جمهوری در ایران را به عنوان یکی از بزرگترین رویداد اینترنتی در سال 2009 معرفی کرده است .
در این لیست نام 10 رویداد اینترنتی بزرگ قرن که از آنها با عنوان تاثیر اینترنت بر زندگی مردم و رویدادهای جاری نام بوده شده است، برشمرده شده که عبارتند از :
1- وب سایت " کریج لیست = Craigslist " در سال 2000؛ به دلیل ضریب نفوذ بالا و گسترش سریع آن از سال 1995 تا 2000 سراسر ایالات متحده . کریج لیست یک سایت ارتباطی گسترده است که در آن از آگهی فروش تا کاریابی تا " فروم " های چت و ارتباط آنلاین وجود دارد .
2- " گوگل اد ورد = Google Adword " در سال 2001 ؛ که امکان تبلیغات کالا یا خدمات را برای کاربران فراهم می کند ، به این صورت که وقتیکه یک نفر واژه ای را در گوگل جستجو می کند سایت کسی که در گوگل ادورد آکانت دارد و سایت یا خدمات خود را ثبت کرده به عنوان اولین سایت در نتایج جستجو قرار می گیرد وبا کادری زرد رنگ دور آن نمایش داده می شود.
3- دانشنامه اینترنتی " ویکیپدیا = Wikipedia " در سال 2001 ؛ که با فراهم آوردن امکان دسترسی به 14 میلیون مقاله در 271 زبان مختلف دنیا تبدیل به دانشنامه ای بزرگ شده است که به کاربران امکان می دهد تا نسخه های مقالات موجود در این دانشنامه را اصلاح کرده و دانسته های خود را به آن بیفزایند .
4- سایت " نپستر = Napster " در سال 2001 ؛ نپستر نرم افزاری بود كه به كاربران مختلف اجازه ثبت نام و سپس Login می‌داد. پس از آن هر كاربر می‌توانست مجموعه فايل‌های موسيقی مورد نظر خود را كه روی هارد ديسك رايانه خود دارد با ديگران به اشتراك بگذارد. همچنين اين امكان وجود داشت كه كاربران عضو اين نرم افزار به گفت‌وگو با يكديگر نيز بپردازند. پس از مسدود شدن سايت "نپستر" به حکم دادگاه ، شرکت "راکسيو" در سال ۲۰۰۲ اين شرکت ورشکست شده را خريدارى کرد و آن را به يک مرکز دانلود قانونى و پولى ترانه هاى موسيقى از اينترنت بدل نمود .
5- سرویس " گوگل ایپو = Google Ipo " در سال 2004 ؛ این سرویس توانست انقلابی در موتور جستجوی گوگل به وجود بیاورد و بعدها سایت هایی چون جی میل ، یوتیوب ، گوگل ارث ، گوگل مپ و... توانستند از این امکان موتور جستجوی گوگل استفاده کنند .
6- انقلاب ویدئویی آنلاین شبکه " یوتیوب = Youtube " در سال 2006 ؛ که این امکان را به کاربران اینترنت در سراسر جهان داد که فایل های تصویری و یدئوهای خود را روی شبکه یوتیوب قرار دهند .
7- انقلاب بزرگ در شبکه ارتباطات اجتماعی با شبکه " فیس بوک = Facebook " به همراه توییتر = Twitter در سال 2006 ، این شبکه ارتباط اینترنتی امروزه بیش از صدها میلیون عضو در سرتاسر جهان دارد .
8- عرضه گوشی های تلفن همراه " آی فون = I Phone " در سال 2007 ؛آی‌فون یک گوشی هوشمند تلفن همراه است که در ژانویه ۲۰۰۷توسط شرکت اپل، معرفی شد.آی‌فون صفحه‌کلید ندارد و از صفحهٔ حساس لمسی بهره می‌گیرد، که می‌توان با آن تایپ کرد، شماره گرفت و برنامه‌های گوناگون مبتنی بر وب و سیستم عامل را اجرا کرد.
9- انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در سال 2008؛ که کمپین پرزیدنت اوباما در آن با به کارگیری اینترنت توانست شیوه ای جدید از تبلیغات و جمع آوری اعانه های اینترنتی از هواداران و به نمایش گذاردن ویدئوهای آنلاین و ضریب نفوذ و ارتباط کمپین انتخاباتی اوباما با هواداران را گسترش دهد.
10 – اعتراضات پس از انتخابات ریاست جمهوری ایران در سال 2009 ؛ که در آن معترضان به نتایج انتخابات توانستند با توجه به عدم بهره مندی از رسانه با ارتباطات اینترنتی و استفاده از شبکه های ارتباط اینترنتی همچون فیس بوک و توییتر ، برای تظاهرات اعتراضی خود هماهنگی کرده و اخبار و اطلاعات خود را مبادله کنند.
گفتنی است هم اکنون بسیاری از وب سایتهای اشتراکی همچون فیس بوک ، تیوتر و.. در ایران فیلتر هستند و اخیرا نیز نیروی انتظامی از راه اندازی پلیس ویژه اینترنت خبر داده است
۸/۳۰/۱۳۸۸

استقبال سرد مردم غیور تبریز از محمود احمدی نژاد




در حالي كه با توجه به تبليغات گسترده و تشكيل ستاد استقبال از احمدي نژاد در تبريز براي سازماندهي استقبال از وي ،انتظار ميرفت كه كودتاگران بتوانند جمعيتي در حدود 30 تا 50 هزار نفر را براي پذيرايي از رييس دولت كودتا سازماندهي كنند ، حاميان دولت كودتا در اين اقدام ظاهري هم ناكام ماندند.جمعيت گردآوري شده در ورزشگاه در حدود 8 الي 10 هزار نفر بود كه حداقل 75 درصدشان را دانش آموزان تشكيل مي دادند كه از مدرسه به آنجا آورده شده بودند. كارمندان برخي ادارات دولتي نيز در جمعيت ديده مي شدند.البته تعدادي از دانش آموزان پيش از آغاز سخنراني احمدي نژاد، ورزشگاه تختي را ترك كرده و فرار كردند.با توجه به جمعيت 1ميليون و400هزار نفري تبريز ، افراد گردآوري شده در ورزشگاه كمتر از يك درصد مردم شهر را تشكيل مي دادند.پيش از آغاز سخنان احمدي نژاد ، مجتهدشبستري (امام جمعه تبريز) به سخنراني پرداخته و در سخنانش ادعا كرد كه در اعتشاشات ! پس از انتخابات ، مردم تبريز هيچ شركتي نداشتند.اين در حالي است كه پس از اعلام نتايج ، تبريز سه روز ناآرام را تجربه كرد و در جريان تظاهرات نيز دو نفر در اين شهر كشته شدند.عدم استقبال مردم تبريز از رييس دولت كودتا اوج خشم و نفرت مردم اين شهر را از دولت تقلبي آشكار كرد




Mahmoud Ahmadinejad who visited Tabriz today, received a very cold welcoming from the citizens. "Yoldash" (Green news organisation by supporters in Tabriz) reported that despite the fact that the chief of "Popular welcoming staff" of Ahmadinejad assured 100 000 people top be present at his speech today(Organized by the staff), only about 10-15 people participated in this event which can be easily recognized in the pictures even those taken by "Mehr" news agency (Close to the Cup)












































دوشنبه 11 آبان
تجمع اعتراضی دانشجویان دانشگاه صنعتی خواجه نصیر (دانشکده برق)نسبت به حضور صفار هرندی


رضا پژوه پدر فریبا پژوه در مصاحبه با روز گفت دخترش دریکی از جلسات ملاقات از برخورد زندانبانان چنان آشفته بود که پشت کابین فریاد می زد. وی که به ادامه بازداشت دخترش که یک ماه اول زندان را در سلول انفرادی گذرانده،اعتراض دارد،در این مصاحبه تاکید می کند که دسترسی نداشتن فریبا پژوه به وکیل، نقض صریح حقوق وی و برخلاف قوانین است. او همچنین بی توجهی به وضع زندانیان را "بسیار شگفت انگیز" می خواند.


رضا پژوه درخصوص وضعیت فرزندش از نظر داشتن وکیل گفت: مسوولین از اینکه فرم های قبول وکالت نعمت احمدی، وکیل مدافع را به وی بدهند خودداری کرده اند. اگر چه پیش از این مینا جعفری وکالت وی را قبول و فریبا پژوه نیز در زندان این فرم را امضا کرده بود. او تاکنون دوبار از بازپرس پرونده نامه گرفته اما نتوانسته است فریبا را ملاقات کند در حالیکه این از حقوق اولیه متهم به شمار می رود. این حتی نقض قوانین امروزی جامعه ماست.

پدر فریبا پژوه ضمن ابراز نگرانی از نحوه برخورد با دخترش در زندان افزود: فریبا چندین بار از برخورد زندانبان ناراحت بود به نحوی که یک بار درملاقاتی که با وی داشتیم چنان آشفته بود که پشت کابین داد می زد. این چیزی نیست که ما بخواهیم اطلاع رسانی کنیم چون دهها نفر آنجا بودند و این وضعیت را مشاهده کردند. او گفت که بدن او را گشته اند و از نحوه بازرسی بدنی زننده خود بسیار ناراحت بود. درضمن درمواردی مانند دستشویی رفتن در داخل زندان محدودیت هایی به وجود آورده بودند که در شان فرزند من وهیچ زندانی دیگری نیست و به قولی خدا را خوش نمی آید که با جوانان این مملکت با چنین رفتار توهین آمیزی برخورد شود.

وی درخصوص سوال های نامربوط در مورد زندگی شخصی افزود: دخترم یک بار در این موردچیزی به ما گفت که موجب شگفتی مان شد. اگر یک نفر جرمی می کند- که ما معتقدیم فرزندمان بیگناه است وباید هرچه زودتر آزاد شود- باید درمورد آن جرمی که ادعا می کنند از وی سوال کنند نه اینکه او را در مورد زندگی شخصی و مواردی که اصلا به کار وحرفه او ربطی ندارد مورد بازجویی قرار دهند. البته ما با چند تن دیگر از زندانیانی که اخیرا آزاد شده اند نیز صحبت کردیم و به نظر می رسد صحبت از مسائل غیرحرفه ای و زندگی شخصی، یکی از موارد متداول در بازجویی ها به شمار می رود. مخصوصا یک آقایی هست که لهجه اصفهانی دارد و در میان زندانیان خانمی که از زندان آزاد شده اند به استفاده از توهین های کلامی و خشونت زبانی شهرت دارد. البته این موضوع به زمانی برمی گردد که وی در انفرادی بود، او از اول ماه رمضان تا پایان ماه رمضان در زندان انفرادی بود

وی درخصوص دستگیری بدون دلیل فریبا پژوه افزود: ما به مسوولین می گوییم آیا یک دختر بیست وچند ساله امنیت مملکت را به خطر می اندازد یا آنها که در سیستان وبلوچستان بمب گذاری می کنند. این شایسته نظامی نیست که دم از رفتار اسلامی می زند. بچه من وقتی از زندان بیرون بیاید چه تصوری از این آدم هایی که این جامعه را اداره می کنند خواهد داشت؟ ای که یک ماه انفرادی باشد درست است؟


پس از انتشار اخباری مبنی بر حضور مهدی کروبی در دانشگاه امیرکبیر (پلی تکنیک) و همچنین گفته های دیگری از مهدی کروبی در رابطه با سالروز ۱۳ آبان ، به اطلاع می رساند که تمامی اخبار و گفته ها توسط شیخ مهدی کروبی تکذیب می گردد . یکی از نزدیکان مهدی کروبی خبر داد که ایشان در این روز قرار نیست به دانشگاه امیرکبیر برود و به تبع آن هیچ برنامه دیداری در این دانشگاه ندارد و هیچگونه صحبتی مبنی بر نوع راهپیمایی و شعار ها ندادند .
به گزارش ” تغییر ” این گزارش حاکی است که مهدی کروبی بنا بر برنامه سال های اخیر خود در روز ۱۳ آبان ، ساعت ۱۰:۳۰ در میدان هفت تیر حاضر می شود و از آنجا برای شرکت در مراسم پرشکوه سالروز ۱۳ آبان اقدام می کنند .
۸/۱۰/۱۳۸۸

شعر سبزی برای آنها که دعای کمیل بر لب راهی زندان شدند


در کمیل و یا علی فانی شدیم
یا علی گفتیم و زندانی شدیم
حج ما دلهای سبز خویش بود
بی صفا و مروه قربانی شدیم

در دعامان رسم و آیین سبز شد
یا غیاث المستغیثین سبز شد
تا که ارحم ضعف گفتیم آمدند
بر بدن ها رافت دین سبز شد

یا من اسمه الدوا شد جرم ما
یا من اسمه الشفا ، تنزل البلا
از علی ترسیده اند اوباش ها
آفتاب است و شب خفاش ها

یا علی ! بهر تو زندانی خوش است
با کمیل تو غزلخوانی خوش است
یا حبیب الصادقین ما بی دلیم
بی دلان را مرگ روحانی خوش است
کشته هامان از ستاره بیشتر
در شب ظلمت چراغانی خوش است
آبروی شیعیان را برده اند
ای مسلمانان مسلمانی خوش است

یا علی لبهای مارا دوختند
خانه و کاشانه مان را سوختند
یا علی این کوفیان نوظهور
رسم و آیین از یزید آموختند

یا علی ما اهل کوفه نیستیم
یا علی عمری به عشقت زیستیم

یا علی در حق ما تقصیر شد
شیعه تو باز هم تکفیر شد

عاشقانت را به مسلخ برده اند
شیعیانت باز تنها مانده اند

پرده پوشی تا به کی باید نمود
کی دگر این بغض را باید گشود

کار ما از حرف ها بگذشته است
دستشان در خون ما آغشته است

با تقلب حق مارا خورده اند
شیعیانت را به مسلخ برده اند
در حریم حق تمارض کرده اند
بر صنوبر ها تجاوز کرده اند

دست در گیسوی گل ها برده باد
هر که این ماتم ندارد مرده باد

پای گل خون قناری ریختند
اشک را با خون دل آمیختند
پیش چشم مادران داغدار
نوجوانان را به دار آویختند

در گلوهامان صدا را کشته اند
یا علی اینها " ندا " را کشته اند

او جوان و سبز و پر اعجاز بود
یک ندا اما هزار آواز بود
تا خدارا عاشقانه بنگرد
چشم هایش وقت مردن باز بود

بی تو مولا بی بهانه مانده ایم
در غم مرگ " ترانه " مانده ایم

اینک ای آقا به محراب آمدیم
در مسیر خون" سهراب" آمدیم
کشته هامان از ستاره بیشتر
زخم هامان از شماره بیشتر

لب پر از ذکر دعا و دل به خون
دست هارا شسته در بحر جنون

یا غیاث المستغیثین چاره ای
ای سپهدار صف دین چاره ای

غیر نام تو به لبهامان نبود
ذکرمان جز نام مولامان نبود

آمدند و ذاکرانت را زدند
یا علی جان شیعیانت را زدند

حرمت ذکر و دعا را برده اند
آبروی اولیا را برده اند

باز اما چشم ما سوی بقیع
باز هم این خلق خلقی متقی
تا که جان هامان به نامت منجلی
ذکر سبز شیعیانت " یا علی "

مهیار

سال‌هاست که به علت آسیب‌های جدی گنبد فیروزه‌ای مسجد گوهرشاد، بالگردها حق پرواز بر فراز حرم رضوی را نمی‌یافتند.


خبر آنلاین نوشت: متاسفانه به علت قدمت زیاد، گنبد 600 ساله مسجد گوهرشاد ترک هایی برداشته که به راحتی و با چشم غیر مسلح قابل رویت است و امواج شدید صوتی ناشی از پرواز بالگرد برای چنین وضعیتی بسیار مضر است و می تواند خسارت غیر قابل جبرانی به این گنبد وارد کند.

موضوع به قدری جدی است که حتی آستان قدس برای تهیه عکس هوایی از بالن استفاده می کند. اما روز پنجشنبه و در هنگام سخنرانی محمود احمدی نژاد در صحنه جامعه رضوی یک بالگرد چندین بار بر فراز صحنه جامعه رضوی که در مجاورت مسجد گوهرشاد است پرواز کرد که بعد مشخص شد این پرواز برای عکسبرداری هوایی از سخنرانی ایشان بوده است. این گنبد دقیقا روبروی جایگاه سخنرانی است.

جالب توجه اینکه طی سال های اخیر، برای انعکاس خبر سخنرانی رهبر انقلاب در نخستین روز سال نو که در صحن جامع رضوی برگزار می شود نیز به همین دلیل از بالگرد استفاده نشده و دوربین های صدا و سیما روی دیواره های مرتفع صحن جامع قرار داده می شوند. ضمن اینکه از منارهای بسیار مرتفع صحن نیز می توان عکس هوایی تهیه کرد. برای پوشش خبری راهپیمایی ها در مشهد نیز بالگردها تنها می توانند برفراز خیابان های منتهی به حرم رضوی پرواز کنند.

این مسجد در زمره ابنیه تاریخی ثبت شده در اداره میراث فرهنگی است که در حرم مطهر رضوی واقع شده و طی سال های اخیر معلوم نیست که به چه علت هر دو متولی این بنای تاریخی، ترمیم گنبد را به تعویق انداخته اند.

مسجد گوهرشاد را گوهرشاد آغا، دختر امیر غیاث الدین ترخان و همسر شاهرخ بن تیمور گورکانی در سال 818 ه.ق ساخت. معمار این بنای باشکوه قوام الدین بن زیدالدین بن طیان شیرازی است که با استفاده از آجر و گچ ‌آن را پی ریزی کرد و بعد از سه سال ساختمان آن به اتمام رساند. مساحت کل این مسجد 9410متر مربع می باشد و دارای گنبد فیروزه ای بزرگ، یک صحن، چهار ایوان و هفت شبستان بزرگ است



کلمه: مهندس میرحسین موسوی در آستانه ی یوم الله سیزدهم آبان بیانیه ای خطاب به ملت شریف ایران صادر کرد . به گزارش “کلمه” متن کامل این بیانیه به شرح زیر است.ا



بسم الله الرحمن الرحیم

در تاریخ معاصر ما سیزدهم آبان یادآور سه حادثه است. در نخستین از این رویدادها امام خمینی از ایران تبعید شد و نهضت در فترتی سیزده ساله فرورفت.

رژیم شاه پس از به دست آوردن چنین نتیجهای باید خود را شماتت کرده باشد که چرا این راه حل ساده را پیش از آن به کار نبست. یک قیام بود و یک امام که وقتی از صحنه دور شد دیگر چیزی از شور تحولخواهی باقی نماند. آیا به راستی امام خمینی در حرکتی که آغاز کرد تنها بود؟ هرگز چنین نبود، زیرا هرگز چنین نیست که یک فرد بتواند به تنهایی در صحنه جامعه تحولات نمایان ایجاد کند. پیروان او بسیار بودند، اما آنان شبیه به یارانی نبودند که سالها بعد پیرامونش را گرفتند، آن زمانی که گفت «رهبر ما آن طفل سیزده ساله است …»ا

دومین سیزدهم آبان روز رهبران سیزده ساله است؛


دانش آموزانی که برای تظاهرات در محوطه دانشگاه تهران گرد آمده بودند و مورد یکی از سبعانه ترین کشتارها قرار گرفتند. تجربه رژیم از حوادث دهه چهل بود که موجب چنین حرکات خونینی شد. تصور بر آن بود که اگر با همان قاطعیت گذشته عمل کنند از نو به همان نتایج خیرهکننده دست مییابند، حال آن که زمینه اجتماعی کاملا تغییر کرده بود؛ زمین تغییر کرده بود و زمان تغییر کرده بود و مهمتر از آن جان انسانها تغییر کرده بود. دیگر حکومت شاهنشاهی با یک امام تنها روبرو نبود. این بار کسانی گرد او جمع شده بودند که شاید به اندازه پدرانشان او را نمیشناختند یا سخنانش را نشنیده بودند، اما به اندازه امام خود شور در سینه داشتند؛ آنها همچون پدرانشان برای به راه افتادن لازم نبود که پیدرپی شماتت شوند.ا


درباره سومین سیزده آبان بسیار گفته شده است، تا جایی که بعید است کمترین اطلاعی از آن ماجرا ناگفته مانده باشد؛


از جمله آن که در این رویداد امام از دانشجویان مسلمان پیروی کرد. ظاهرا این دانشجویان بودند که خود را پیرو خط امام میخواندند، اما در واقع این امام بود که حرکت آنان را دنبال نمود. قطعا هیچیک از رهبران و فرماندهان انقلاب در شکل دادن به آنچه در این روز اتفاق افتاد نقشی نداشت. حتی خود دانشجویان تصور میکردند بعد از چند روز حادثه تمام میشود و به خانه هایشان باز میگردند. ولی امام این رویداد را پیگیری کرد و آن را انقلابی بزرگتر از انقلاب اول نامید. تنها امامی که درد یک سکوت سیزده ساله را چشیده باشد میداند که جامعهای شکلیافته از چوبهای فرمانبر و خشک از خود جوششی ندارد و حیات پاکیزهای ندارد. او مردم را رهبر میپسندید، زیرا میدانست که گذر از یک گردنه تاریخ برای سعادت هیچ ملتی کافی نیست. آنان باید از چنان خودانگیختگی و بصیرتی برخوردار شوند که در هر عصری و نسلی بتوانند راه را از بیراهه بشناسند و بپیمایند. مردم ما امروز رهبرانند و این همان آرزوی بزرگی است که امام برای آنان داشت. او ما را دعوت کرد به سوی آن چیزی که ما را زنده میکرد.ا


آنک سیزدهم آبان، این سبزترین روز سال دوباره از راه میرسد. آیا امروز قابلتصور است که حرکت مردم بر اثر بازداشته شدن همراهی از همراهی خاموش شود؟ اگر اینگونه باشد دستاوردهای چهل و پنج سال تاریخ معاصر خود را از دست دادهایم، و اگر چنین نباشد این نشانهای از ریشه های انقلابی ماست.ا


ما به اتکای این ریشه هاست که سبز شدهایم، ریشههایی که اگر از آنها دور شویم به همان چیزی تنزل خواهیم کرد که مخالفان مردم آرزو میکنند. به این خاطر است که جا دارد با هر تلاش افراطی در این جهت برخوردی احتیاط آمیز داشته باشیم.ا


حرکت ما از واگذار کردن اسلام به جبهه خرافه پرستان و سپردن انقلاب به دست نااهلان و نامحرمان، از ناچیز شمردن میراث و میوه مبارزات یکصدساله مردم ایران و جایگزین کردن آن با تصوراتی گنگ، و از جدایی و بیگانگی نسبت به ریشه های تاریخی اش نفع نمیبرد، ا


و اگر برخی دولتهای بیگانه بر ترویج چنین تمایلاتی اصرار دارند شاید در این کار سودی ملاحظه میکنند. آنها اگر لازم باشد با وجدانی آرام بر سر جنبش امروز ایرانیان پشت میز معامله مینشینند و به همان مقدار آزادی و توسعه سیاسی که در کشورهای همسایه وجود دارد برای ملت ما قناعت میکنند و در این قناعت قابل سرزنش نیستند. این ما هستیم که اگر مصالح خود را به درستی تشخیص ندهیم باید ملامت شویم.ا


این روزها هر نگاهی که به نگاهی میافتد از پیروزی میپرسد. کی به آن میرسیم؟ چه چیز ما را به آن میرساند؟ کدام قدم و اقدام آن را به پیش میاندازد؟ و چه چیز آن را کمال میبخشد؟ تمامی وجود ما دعا و سوال است و وعده خداوند که فرمود هر آنچه مسئلت کنیم مقداری از آن را اجابت خواهد کرد. و آتاکم من کل ما سالتموه. (و از هرآنچه از او خواستید به شما داد). همین که خواسته ای در جامعه متولد میشود دیگر هیچ کس قادر نیست از برآورده شدن آن ممانعت کند و دولتها تنها میتوانند بر مقادیری چون زمان و میزان و شکل تحقق آن تاثیر بگذارند.ا


آیا ما هم میتوانیم بر این مقادیر اثر داشته باشیم؟ آری. المعروف بقدر المعرفه؛ انسانها به قدری که بصیرت و آگاهی از خود به نمایش میگذارند در خور نیکوییها قرار میگیرند. کما این که در این چند ماه مردم ما بیش از آن که از رنجهای خود گنج به دست آورده باشند از برکات خردمندی خود بهرهمند شده اند.ا


راه سبز ما یک مسیر عقلانی است و این یک بشارت است، زیرا نشان میدهد که ما تا انتها بر سر خواسته های خود مستحکم خواهیم ایستاد. اگر دچار تندروی و رفتارهای افراطی بودیم شک نکنید که با دستانی خالی از نیمۀ راه باز میگشتیم، زیرا افراط راه را برای تفریط باز میکند.ا


اگر برای قبول این حقیقت به مثال نیاز دارید به سیاست خارجی دولتمردان بنگرید. همان وقتی که آنان مناسبات بین المللی کشور را به اغراض تبلیغاتی آلوده کردند و از خردورزی و متانت کناره گرفتند میشد حدس زد که به زودی مصالح بلندمدت مردم را به هیچ معامله خواهندکرد. شانزده سال پیش از این تهیه سوخت برای تاسیسات هستهای تهران امری بود که نه مسئولان و نه رسانه ها انجام آن را یک خبر مهم تلقی نمیکردند. امروز قسمت اعظم محصول فعالیتهای هستهای کشور ،که این همه جاروجنجال به خود دیده و چندین تحریم برای ملت به همراه آورده است، گویا باید برای تامین همین نیاز ساده تحویل کشورهای دیگر شود، شاید بعدها لطف کنند و اندکی سوخت در اختیار ما بگذارند. آیا این یک پیروزی است؟ یا یک تقلب آشکار، که چنین تسلیمی فتحالمبین نامیده شود؟


دولتمردان نه مشکلات جهان را حل کردند و نه بر حقوق تردیدناپذیر ملت خود تاکید نمودند، که با گشاده دستی از این حقوق عقب نشستند. آنها نشان دادند که حتی در تسلیم شدن و کرنش کردن افراط گرند.ا


حتی اگر با تلاش دلسوزان از واگذاری دستاوردهای کشور در زمینه انرژی صلح آمیز هستهای جلوگیری شود از عواقب افراط و تفریطهای دولتمردان ایمن نشدهایم، زیرا رفتارهای آنان زمینه را برای اجماع بین المللی جهت اعمال تحریمها و فشارهای بیشتر به ملت ما فراهم کرده است.ا


چیزی که ما میتوانیم از این ماجرا بیاموزیم آن است که خود دچار افراط نشویم.ا


دیر یا زود – بلکه به امید خدا بسیار زود – مخالفان مردم صحنه را ترک میکنند. آیا آن روز باید کشوری تخریب شده برای ملت باقی بماند؟


آن چیزی که امروز باید نگران آن باشیم مصالح کشور است، زیرا کشور جز صاحبان اصلی اش کسی را ندارد که در این باره ابراز نگرانی کند. ساختن فردا را باید از امروز آغاز کنیم.ا


باید برای فردا چنان مهیا باشیم که اگر همین فردا از راه رسید یکه نخوریم. باید هریک از ما مردم نه فقط نقش پیشوایی که مسئولیت آن را نیز بر عهده خود احساس کنیم.ا


تاکید بر اجرای بدون تنازل قانون اساسی یک راهبرد کلیدی برای ساختن فرداست. با چنین راهبردی ما در تاریکی قدم نمیگذاریم و میراثهای به جا مانده از مبارزات نسلهای پیشین را به هیچ تقلیل نمیدهیم. ا


و هر آنچه از آرمانها و خواستههایمان که جا بماند با زندگیهای خود آن را به دست میآوریم، زیرا ساختار ظاهری هرگز تمام آن چیزی، بلکه قسمت اصلی آن چیزی نیست که در جامعه واقعیت دارد. بخش اصلی این واقعیت زندگیهای ماست. دستگاه ظاهری میتواند فرزندان انقلاب را همچون تبهکاران دستگیر کند و لباسهای تحقیرآمیز بر قامتشان بپوشاند و مردم میتوانند با نگاهشان از آنان قهرمان بسازند و به آنان افتخار کنند. در این رودررویی کدامیک برندهاند؟ دستگاه ظاهری میتواند آنان را در دادگاههای نمایشی محکوم کند و نگاه مردم میتواند آنان را در پیشگاه وجدان خویش حاکم بداند. به راستی کدامیک از این دو در واقعیت جامعه حکومت میکنند؟ دستگاه ظاهری با برخوردهای توهینآمیز خود خانوادههای آنان را سرافکنده و خوارشده میخواهد و نگاههای مردم آنان را در عین تلخکامیهایی که میچشند سربلند میبیند. کدامیک از این دو نگاه بر احساس این خانوادهها چیره است؟ دقت کنید که تنها در نگاه مردم این همه قدرت وجود دارد و تا اینجای کار هنوز حرفی از دیگر تواناییهای آنان نگفتهایم. دستگاه ظاهری میتواند برای این خانوادهها تنهایی و عسرت تدارک ببیند و مردم میتوانند آنان را در آغوش بگیرد؟ به راستی کدامیک از این دو بر کار خود غالبند؟ دستگاه ظاهری میتواند دانشجویان غریب را به جرم ابراز عقیده از خوابگاه محروم کند و معیشت آنان را در تنگنا قرار دهد و شبکههای اجتماعی میتوانند با حمایتهای خود از آنان پشتیبانی کنند. تاثیر اقدام کدامیک از آنها بیشتر است؟ به راستی کدامیک از آنها قدرتمندتر است؟ بلکه اساسا تقابلی میان این دو وجود ندارد؛ یکی هست و دیگری نیست، زیرا این زندگیهای ماست که به هر امری در نظم ظاهری جامعه معنا میبخشد. ما در چند ماه گذشته نه با شکستن این نظم، که با تغییر معنا دادن به آن از راه زندگیهایمان صحنه جامعه را تغییر دادیم. ما چه نیازی به شکستن این نظم داریم در حالی که در هر شرایطی این ما هستیم که با زندگیهای خود به آن جهت میدهیم.ا


بعد از این نیز راه ما این است. در شرایطی که اصول متعدد قانون اساسی بتوانند بیمحابا معطل بمانند حقیقت آن است که فرقی میان قانون خوب و بد وجود ندارد. ساختار سیاسی کشور اگر بهترین نظم ممکن باشد به چه کار میآید اگر زندگیهای ما به آن اعتبار نبخشد، یعنی معنی برایش تدارک نبیند، آن را تنفیذ نکند و اجرای بدون تنازل آن را مطالبه ننماید؟ به همین ترتیب اگر این ساختار واجد اشتباهات و عقب افتادگیهای واضح بود ما تنها در صورتی میتوانستیم آن را اصلاح کنیم که نخست معنای آن را اصلاح میکردیم و این کار را با زندگیهای خود انجام میدادیم.ا


البته بسیارند ملتهایی که این توانایی خود را به جا نمیآورند و ترجیح میدهند قدرت را به قدرتمندان وابگذارند. آنها در جامعه خود پیشوا نیستند، ولی مردم ما هستند.ا


سیزدهم آبان میعادی است تا از نو به یاد آوریم که در میان ما مردم رهبرانند. این روز عزیز را به ملت ایران تبریک میگویم و برای گروهی از آفرینندگان این مناسبت که اینک در بندند و دیگر اسیران نهضت سبز از خداوند آزادی، شکیبایی و پاداشی متناسب با نیتهای بلندشان آرزو میکنم.ا




میر حسین


موسوی شنبه, ۹م آبان, ۱۳۸۸